۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

آیا ۴ سال دیگر که اصغر حجازی از بیت رهبری و سردار نقدی و جلیلی کاندیدا باشند می بایست برویم به جلیلی به عنوان آدم معدل تر رای بدهیم؟


بحث انتخابات آنقدر داغ شده و ملت تصمیم گرفته اند برای ۳۴ امین سال متوالی به دیکتاتور رای بدهند که نتوانستم نظرم را نگویم. بلاخره من هم قطره ای از همان دریا هستم و حق دارم بگویم رای نمی دهم. دوستان عزیزتر از جانم ۱۰۰ بار پرسیده اند چرا؟ چرا باید منفعل باشیم؟ بنده که غلط کرده ام به کسی بگویم منفعل باشیم فقط می گویم من جور دیگری مبارزه کرده ام. امروز هم که ایران نیستم روش مبارزه ام فرق دارد و هرگز منفعل نبوده ام. اما چند سوال دارم:
- تصور نمی کنید حکایت فاعلهای آن داستان ِمعروف امروز تبدیل شده است به کاندیداهای رنگارنگ؟
- آیا ۴ سال دیگر که اصغر حجازی از بیت رهبری و سردار نقدی و رادان و جلیلی کاندیدا باشند می بایست برویم به جلیلی به عنوان آدم معدل تر رای بدهیم؟
- آیا خواسته های ما از زندگی اینقدر حداقلی شده؟ و نمی دانیم که حکومت بیش از پیش فشار وارد خواهد کرد و ما همچنان میزان طاقت مان را به آنها نشان می دهیم و به هر ۴ سال یکبار شوی انتخاباتی راضی هستیم؟
- فکر نمی کنید با حضور پای صندوقهای رای داریم این پیام را می دهیم که دیکتاتور جان ما به حداقل ها راضی هستیم. ادامه بدهید. فقط قربان دست تان فاعلها را بیشتر کنید؟
- آیا به این فکر کرده اید که اگر حضور پای صندوقهای رای ادامه پیدا کند جهان به غیر مشروع بودن حکومت جمهوری اسلامی شک می کند و همه ی اشتباهات بزرگ و فاحش ِ رژیم به پای ملت هم نوشته می شود؟
- آیا بهتر نیست اعتراضاتمان را در چهارچوب خودمان به حکومت تحمیل کنیم و نه هر چهار سال یکبار در دامِ شوی آنها؟

۱ نظر:

  1. قربون آدم چیز فهم.
    مثل اینکه مته گذاشتن پشتمون که حتما بریم رای بدیم.
    حالا هزار چیز دادین این یکی رو ندین.

    پاسخحذف